- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل پرخون از آن زلف شکارانداز میخواهم چه گستاخم که خون کبک از شهباز میخواهم
2 چو شبنم شستهام دست امید از دامن گلشن ز خورشید بلنداختر پَرِ پرواز میخواهم
3 ز گردون بداختر کام جویم، سادهلوحی بین که من خط نجات از سینهٔ شهباز میخواهم
4 دماغی از چراغ تنگدستان تیرهتر دارم میی خونگرمتر از شعلهٔ آواز میخواهم
5 چو زلف چنگ چون در دامن مطرب نیاویزم؟ کمند عشرت رم کرده را از ساز میخواهم
6 ندارد قوت برخاستن از جا سپند من ز روی گرم آتش شهپر پرواز میخواهم
7 در آن مجلس که نبود روی گرمی، پای نگذارم سپندم، از حریر شعله پایانداز میخواهم
8 ز زلفش سازگاری چشم دارم صائب از خامی ثمر از شاخسار چنگل شهباز میخواهم