قسم به ساقی کوثر که از از صائب تبریزی غزل 5941

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

قسم به ساقی کوثر که از شراب گذشتم

1 قسم به ساقی کوثر که از شراب گذشتم زباده شفقی همچو آفتاب گذشتم

2 حجاب چهره مقصود بود شیشه و ساغر نظر بلند شد، ازعالم حجاب گذشتم

3 کشیده بود به دام فریب، عالم آبم صفای دل مددی کرد، همچو آب گذشتم

4 ز هر چه داشت رگ تلخیی، امید بریدم چه جای باده گلگون، که از گلاب گذشتم

5 به خون شرم و حیا می پرید چشم حبابش هزار شکر کز این خونی حجاب گذشتم

6 اگر چه موج سراب است شیشه خانه مشرب رسید جان به لبم تا ازین سراب گذشتم

7 ز شیشه چون گذرد رنگ می به گرم عنانی؟ ز شیشه خانه مشرب به آن شتاب گذشتم

8 به زور جذبه توفیق و پایمردی همت چو برق و باد ز رطل گران رکاب گذشتم

9 شراب، خون روان و کباب، خون فسرده است هم از کباب بریدم، هم از شراب گذشتم

10 عجب که پیرخرابات نگذرد ز گناهم که من ز باده گلرنگ در شباب گذشتم

11 امید هست که در حشر زرد روی نگردم چو من به موسم گل صائب از شراب گذشتم

عکس نوشته
کامنت
comment