- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فروغ مهر در پیشانی دیوار میبینم صفای طلعت آیینه از زنگار میبینم
2 اگر در چاه، اگر در گوشه زندان بود یوسف ز چشم دوربین من بر سر بازار میبینم
3 نمیگردد حجاب بینش من پرده ظاهر که در سر هر چه هر کس دارد از دستار میبینم
4 فریب دانه نتواند مرا در دام آوردن که از آغاز هر کار آخر آن کار میبینم
5 سرانجام دل سرگشته حیرانم چه خواهد شد که من این نقطه را بسیار بیپرگار میبینم
6 تو کز اسرار وحدت غافلی اوراق برهم زدن که من هر غنچه را گنجینه اسرار میبینم
7 ز چشم اهل غفلت موبهمو خواب پریشان را دل شبها به نور دیده بیدار میبینم
8 ز لوح دیده صائب شستهام تا گرد خودبینی به هر جانب که رو میآورم دیدار میبینم
9 کدامین شاخ گل صائب هوای گلستان دارد؟ که گل را در کمین رخنه دیوار میبینم