صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

یاد ایامم که در تن جان از صائب تبریزی غزل 1339

غزل 1339 ام از 9863 غزلیات

یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت

1 یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت موجه مطلق عنان ما غم ساحل نداشت

2 پرده بیگانگی در بحر وحدت محو بود رشته مو از حباب این عقده مشکل نداشت

3 روز و شب در پرده های شرم خود می کرد سیر لیلی صحرایی ما خانه و محمل نداشت

4 خوش نشین باغ و بستان بود چون آزادگان سرو ما از تنگنای جسم، پا در گل نداشت

5 خرده های جان ما از شوق چون ریگ روان فکر دوری و غم نزدیکی منزل نداشت

6 برگ عیش ما ز احسان بهار آماده بود سرو ما از بی بری بار جهان بر دل نداشت

7 در بهارستان بی رنگی، گل بی خار ما خار در پیراهن از اندیشه باطل نداشت

8 نه غم ابری و نه پروای برقی داشتیم هیچ کس از خانه ما چشم بر حاصل نداشت

9 بود در دارالامان خامشی آسوده دل شمع ما اندیشه فانوس یا محفل نداشت

10 بود در دارالامان خامشی آسوده دل شمع ما اندیشه فانوس یا محفل نداشت

11 کار بر ما چون حباب از خودنمایی تنگ شد ورنه تنگی ره در آن دریای بی ساحل نداشت

12 نوبهار بی خزان معرفت در هیچ عهد بلبلی آتش نفس چون صائب بیدل نداشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت

شاعر شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت چه کسی است ؟

شاعر شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت صائب تبریزی می باشد.

شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت چیست ؟

قالب شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت غزل است

مضمون اصلی شعر یاد ایامم که در تن جان ما منزل نداشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر