صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

مرا ز پیر خرابات این سخن از صائب تبریزی غزل 1666

غزل 1666 ام از 9863 غزلیات

مرا ز پیر خرابات این سخن یادست

1 مرا ز پیر خرابات این سخن یادست که غیر عالم آب آنچه هست بر بادست

2 تهی است چشم تو از سرمه سلیمانی وگرنه شیشه گردون پر از پریزادست

3 ز کلفت است خطر بیش سخت رویان را که زنگ، تشنه آیینه های فولادست

4 ازان به زندگی خویش خلق می لرزند که دایم از نفس این شمع در ره بادست

5 ز کار خویش هنرمند را نصیبی نیست ز جوی شیر به جز خون چه رزق فرهادست؟

6 مشو ز دیدن رخسار نوخطان غافل اگر چه مشق جنون بی نیاز از استادست

7 ز هر نسیم دلش همچو بید می لرزد ز برگریز خزان سرو اگر چه آزادست

8 من از رسیدن روزی به خویش دانستم که رزق مردم بی دست و پا خدادادست

9 زبان شانه درازست بر سر عالم ز نسبتی که سر زلف را به شمشادست

10 ز بیم سیل خراب است خانه معمور ز گنج، خانه ویرانه صائب آبادست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست

شاعر شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست صائب تبریزی می باشد.

شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست چیست ؟

قالب شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست غزل است

مضمون اصلی شعر مرا ز پیر خرابات این سخن یادست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی