-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم از کثرت پیکان تو آهن شده است تنم از ناوک دلدوز تو جوشن شده است
2 مژه از پرتو رخسار تو زرین گردد این چراغ از نفس گرم که روشن شده است؟
3 پنبه از داغ دل خویش که برداشت، که باز دامن دشت جنون وادی ایمن شده است؟
4 در بیابان جنون، چشم به هر جا فکنی دانه آبله ماست که خرمن شده است
5 در تمنای تو ای قبله ارباب نیاز کعبه سرگشته تر از سنگ فلاخن شده است
6 چاشنی از لب شکر شکن او دارد فکر صائب که سزاوار شنیدن شده است