1 خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد
2 سر بریده شبنم به آفتاب رسید همان امید مرا گرم جستجو دارد
3 چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟ درین زمانه که آیینه پشت و رو دارد
4 همین نه گردن شیطان ز کبر دارد طوق به هر که بنگری این طوق در گلو دارد
5 ز بوی یاسمن یأس مغز من تازه است گل امید ندانسته ام چو بو دارد
6 ز لاله زار شهادت قدم برون مگذار بغیر تیغ که آبی دگر به جو دارد؟
7 مجوی سر خط آزادی از فلک صائب که خود ز کاهکشان طوق در گلو دارد