1 خوشم به درد که در پرده شکیبایی است بدم به داغ که آیینه دار رسوایی است
2 به فکر زینت باطن کسی نمی افتد مدار مردم عالم به ظاهرآرایی است
3 مشو به سینه چاک از گزند عشق ایمن که سینه چاک زدن فتح باب رسوایی است
4 خوش است ناله که از روی درد برخیزد وگرنه ناله بیدرد بادپیمایی است
5 چگونه دیده صائب حریف گریه شود؟ عنان سیل سبکرو به دست خودرایی است