-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کعبه مقصود را در نقطه دل یافتم چون ز خود بیرون روم اکنون که منزل یافتم
2 گوشه ای و توشه ای می خواستم از روزگار غنچه گشتم هر دو را بی منت از دل یافتم
3 تا فشاندم آستین بی نیازی بر جهان دست خود در گردن مطلب حمایل یافتم
4 از کرم در یوزه نام است مطلب خلق را دستگاه جود را دامان سایل یافتم
5 خضر با عمر ابد از چشمه حیوان نیافت آنچه من در یک دم از شمشیر قاتل یافتم
6 هیچ نقدی نیست در میزان بینایی تمام بود از ناقص عیاری هر چه کامل یافتم
7 دامن دشت جنون ارزانی مجنون که من لیلی خود را نهان درپرده دل یافتم
8 نیست از حق ناشناسی خواهش دنیای من توشه راه حق از دنیای باطل یافتم
9 از گرفتاران این گلشن چه می پرسی که من همچو سرو آزادگان را پای در گل یافتم
10 صائب افتادم ز راه بدگمانی درگناه نفس خود را تا به کار خیر مایل یافتم