دلتنگ از ملامت اغیار از صائب تبریزی غزل 5789

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دلتنگ از ملامت اغیار نیستم

1 دلتنگ از ملامت اغیار نیستم چون گل ، گرفته در بغل خار نیستم

2 در زهر روی پوش خطر بیشتر بود امن از خط نرسته دلدار نیستم

3 از طوق بندگی نکشم سر به سیم قلب یوسف صفت گران به خریدار نیستم

4 وضع جهان ز نقطه دل دیده ام تمام محتاج سیر و دور چو پرگار نیستم

5 صبح قیامت از سر هر مو علم کشید از خویشتن هنوز خبردار نیستم

6 ز آزادگی بریده ام از خویش عمرهاست در پیش خود چو سرو گرفتار نیستم

7 از سایه هما نشود خواب من گران مست از غرور دولت بیدار نیستم

8 روشن به نور شمسه عقل است مغز من آتش پرست طره زر تار نیستم

9 دیوانه ام که بر سر من جنگ می شود جنس کساد کوچه و بازار نیستم

10 صائب ز خود غبار گرانی فشانده ام چون بوی گل به هیچ دلی بار نیستم

عکس نوشته
کامنت
comment