- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن قدر ندارم که سزاوار تو باشم آن به که گرفتار گرفتار تو باشم
2 خورشید درین ره بود از آبله پایان من کیستم آخر که طلبکار تو باشم؟
3 غیر از کف افسوس مرا برگ دگر نیست آخر به چه سرمایه خریدار تو باشم؟
4 یک فاخته سرو تو این طارم نیلی است من در چه شمارم که هوادار تو باشم؟
5 زان پاکتر افتاده ترا دامن عصمت کز دیده تر شبنم گلزار تو باشم
6 من کز رخ خورشید نظر را ندهم آب قانع به نگاه در و دیوار تو باشم
7 معراج من این بس که چو خار سر دیوار از دور تماشایی گلزار تو باشم
8 چون آب دهم چشم خود از چشمه کوثر؟ من کز دل و جان تشنه دیدار تو باشم