-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر دلم نیست غباری ز سیه کاری بخت قانعم با دل بیدار ز بیداری بخت
2 شکر این نعمت عظمی چه توانم کردن که به دولت نرسیدم ز مددکاری بخت
3 شکوه از بخت گرانخواب ز کوته نظری است که سبکسیر بود مدت بیداری بخت
4 از برومندی ظاهر دل چون آینه را غوطه در زنگ دهد جامه زنگاری بخت
5 با هنر طالع فرخنده نمی گردد جمع که بود محضر دانش خط بیزاری بخت
6 دو سه روزی است برومندی گلزار امید سایه ابر بهارست هواداری بخت
7 نیست ممکن که ز یک دست صدا برخیزد یار اگر یار نباشد چه کند یاری بخت؟
8 صائب ارباب هوس کامروایند همه هست مخصوص به عشاق سیه کاری بخت