-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قطع امید ز هجران و وصالش کردم سیر چشمانه قناعت به خیالش کردم
2 پشت دستم هدف زخم ندامت شده است که چرا دست در آغوش خیالش کردم
3 مرغ تصویر در آرامگهم گر جنبید نامه شوق ترا شهپر بالش کردم
4 سرو اگر کرد به شمشاد تو بی اندامی به یک آه چمن افروز خلالش کردم
5 در شب تار پی دزد دویدن جهل است دل اگر برد ز من زلف، حلالش کردم
6 سرو اگر بر سر من سایه رحمت افکند من هم از نسبت قد تو نهالش کردم
7 قفل تبخال زدم بر دهن خود صائب قطع امید ز خضر و ز زلالش کردم