- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چگونه باده عرفان جماعتی نوشند که باده در رگ تاک است ومست ومدهوشند
2 حدیث بیش وکم ومهرذره بدمستی است ز یک پیاله دو عالم شراب می نوشند
3 ز ما سلام به دارالسلام دار رسان که در زمانه ما خلق پنبه در گوشند
4 حدیث اهل زمین قابل شنیدن نیست به ذوق حرف که این نه صدف همه گوشند
5 به شمع موم قناعت کنند از خورشید جماعتی که چو محراب تنگ آغوشند
6 خموش باش که چندین هزار شمع اینجا مکیده اند لب خامشی و مدهوشند
7 حضور گلشن فردوس آن کسان دارند که در به روی خوداز کاینات می پوشند
8 ز رفتن دگران خوشدلی ازین غافل که موجها همه با یکدگر در آغوشند
9 چه ساده اندحریفان بی بصر صائب به آفتاب قیامت نقاب می پوشند