- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا چه گل ریشه دوانیده در اندیشه ما؟ که رگ ابر بهارست رگ و ریشه ما
2 کوه قاف از سپرانداختگان است اینجا که دگر تیغ شود پیش دم تیشه ما؟
3 پایکوبان به سردار رود خود حلاج پنبه بردارد اگر از دهن شیشه ما
4 پنجه عجز گشاید ز دل سنگ گره می کشد آب خود از مغز گهر ریشه ما
5 آرزو در دل ما بر سر هم ریخته است می رود برق، نفس سوخته از بیشه ما
6 از دعای قدح آید به سلامت بیرون غوطه گر در جگر سنگ زند شیشه ما
7 سخن سخت نگوییم به دشمن صائب نیست چون سنگدلان دلشکنی پیشه ما