در عمارت زندگانی چند از صائب تبریزی غزل 6726

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

در عمارت زندگانی چند باطل می‌کنی؟

1 در عمارت زندگانی چند باطل می‌کنی؟ رفته‌ای از کار تا سامان منزل می‌کنی

2 عاقبت این خانه‌ها ماتم‌سرایی می‌شود زعفران گر جای برگ کاه در گل می‌کنی

3 دادخواهی می‌شود فردای محشر پیش حق هر نفس کز زندگانی صرف باطل می‌کنی

4 نیست از صید تو غافل یک نفس صیاد مرگ گرچه خود را از اجل دانسته غافل می‌کنی

5 در بهار حشر خواهد از زمین سر برزدن از بد و از نیک هر تخمی که در گل می‌کنی

6 می‌کشی دست نوازش سال‌ها بر دوش خویش پاره نانی اگر در کار سایل می‌کنی

7 عارفان در انجمن خلوت کنند از خلق و تو خلوت خود را ز فکر پوچ محفل می‌کنی

8 راه‌پیمایان دو منزل را یکی سازند و تو تا به منزل می‌رسی ده جایْ منزل می‌کنی

9 پشت بر ساحل بود دریانوردان را و تو همچو خار و خس تلاش قرب ساحل می‌کنی

10 می‌شود اسباب حسرت وقت رفتن زین جهان هرچه غیر از درد و داغ عشق حاصل می‌کنی

11 با تو سنگین‌پای، چون رهبر تواند ساختن؟ سیل را از بس گران‌جانی تو کاهل می‌کنی

12 عاشق سیم و زری چندان که خون خویش را بر امید خون‌بها در کار قاتل می‌کنی!

13 تا نگردیده است گرد کاروان غایب ز چشم پای نِهْ در راهْ صائب چند دل‌دل می‌کنی؟

عکس نوشته
کامنت
comment