صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

تا به کی دل را سیاه از نعمت از صائب تبریزی غزل 6724

غزل 6724 ام از 9863 غزلیات

تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟

1 تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ چند در زنگار این آیینه را پنهان کنی؟

2 کشتی از دریای خون سالم به ساحل برده ای صلح اگر بانان خشک از نعمت الوان کنی

3 می توانی خرمنی اندوخت از هر دانه ای خرده خود صرف اگر در راه درویشان کنی

4 سرنمی پیچد ز فرمان تو گوی آفتاب از عبادت قامت خود را اگر چوگان کنی

5 عاشقان خون از برای گریه کردن می خورند تو ستمگر می خوری خون تا لبی خندان کنی

6 از عزیزی می شوی فرمانروای ملک مصر صبر اگر بر چاه و زندان چون مه کنعان کنی

7 جوهر ذاتی ترا چون تیغ می گردد لباس از لباس عاریت خود را اگر عریان کنی

8 چند از تیغ شهادت جان خود داری دریغ؟ تا به کی ضبط نفس در چشمه حیوان کنی؟

9 می شود از کیمیای صبر درمان دردها چند صائب درد خودآلوده درمان کنی؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟

شاعر شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ صائب تبریزی می باشد.

شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ چیست ؟

قالب شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ غزل است

مضمون اصلی شعر تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر