صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

تا کی ز کف عنان توکل رها از صائب تبریزی غزل 6928

غزل 6928 ام از 9863 غزلیات

تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟

1 تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ از نقش پای راهروان رهنما کنی

2 چون حلقه، دیده نگران شو تمام عمر شاید به روی خود در توفیق وا کنی

3 جز نقش یوسفی نبود در بساط صبر تو جهد کن که آینه را (با صفا کنی)

4 اطعام، رزق روح و طعام است (رزق تن) تا کی ز رزق روح به تن اکتفا کنی؟

5 دست خود از نگار علایق بشوی پاک تا صد گره گشاده به دست دعا کنی

6 در نامرادی این همه بیداد می کنی گر چرخ بر مراد تو گردد چها کنی؟

7 آشفتگی ز مغز ( نمی رود) دستار نیست (این که ز سر زود وا کنی)

8 قالب تهی ز خویش ( ) چون بهله دست (در کمر مدعا کنی)

9 تنگ شکر ( ) گر خوابگاه (خویشتن از بوریا کنی)

10 تا کی دهان خویش ( ) چند اکتفا ( )

11 ) در خانه، کور ( ) عصا کنی (

12 از خودسری و بی بصری، چند چون حباب صائب ز بحر خانه خود را جدا کنی؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟

شاعر شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ صائب تبریزی می باشد.

شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ چیست ؟

قالب شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ غزل است

مضمون اصلی شعر تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر