- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به حرف پوچ تا کی شاد خواهی ساختن؟ مصحف خود چند کاغذ باد خواهی ساختن؟
2 می کند موج حوادث رخنه چون جوهر در او گر حصار خانه از فولاد خواهی ساختن
3 خاکمالت می دهد چرخ مقوس همچو تیر شهپر خود گر ز برق و باد خواهی ساختن
4 بال پرواز مرا اول به یکدیگر شکن گر مرا از دام خود آزاد خواهی ساختن
5 بر لب بام آفتابت از غبار خط رسید کی دل ویران من آباد خواهی ساختن؟
6 خنده ای بر روی من کن در زمان زندگی این که بعد از مرگ روحم شاد خواهی ساختن
7 پرده ای از عفو بر روی گناه من بپوش روز محشر گر مرا ایجاد خواهی ساختن
8 گر مرا سازی خراب از جلوه مستانه ای کعبه ای ای سنگدل آباد خواهی ساختن
9 دست از تعمیر تن بردار صائب، تا به کی بر سر ریگ روان بنیاد خواهی ساختن؟