- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هشیار را به مجلس مستان که میبرد از بهر عیب خویش نگهبان که میبرد
2 چندین نگاه حسرت و خمیازه دریغ از زخم و داغ من به نمکدان که میبرد
3 چون دست جوهری شده پایم ز آبله این مژده را به خار مغیلان که میبرد
4 رنگ شکسته شیشه به رویم شکسته است پیغام من به بادهفروشان که میبرد
5 چندین هزار قافله تا کعبه امید غیر از جنون ز راه بیابان که میبرد
6 ما را به کوچه غلط انداختن چرا دل را به غیر زلف پریشان که میبرد