هر چند ترا دیده بدکرد از صائب تبریزی غزل 4750

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

هر چند ترا دیده بدکرد زمن دور

1 هر چند ترا دیده بدکرد زمن دور درکنج قفس نیست زگل مرغ چمن دور

2 با تلخی غربت چه کند مصرشکرخیز؟ از بهرعزیزی نتوان شدزوطن دور

3 درکوثر اگرغوطه زند تشنه برآید هرسوخته جانی که شد ازچاه ذقن دور

4 درخانه نشینی نتوان نام برآورد گمنام عقیقی که نگرددزوطن دور

5 گر مورکند تکیه گه از دست سلیمان بسیار مدانید زاعجاز سخن دور

6 شد موی سرش پاک سفید از غم هجران تانافه شد از ناف غزالان ختن دور

7 خوردند به کف آب زچاه اهل توکل برتشنه ما آب شد از دلو رسن دور

8 هر چند بود درته پیراهن من یار چون جامه فانوسم ازان سیم بدن دور

9 صائب زنظر بازی این تازه جوانان از دل نشود دوستی یارکهن دور

عکس نوشته
کامنت
comment