مست است وخنده بر من مهجور از صائب تبریزی غزل 4185

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

مست است وخنده بر من مهجور می کند

1 مست است وخنده بر من مهجور می کند کان نمک ببین چه به ناسور می کند

2 درفکر دانه دزدی خالش گداختم دامم به خاک نقش پی مور می کند

3 ما صلح می کنیم به یک کوکب از فلک خرمن چرا مضایقه با مور می کند

4 نزدیک او اگرچه مرا راه حرف نیست اما نگاهبانیم از دور می کند

5 سر سبز باد تاک که زهاد خشک را سیلی زنان ز سایه خود دور می کند

6 غیر از سپند سوخته جان در حریم او دیگر که یاد صائب مجهور می کند

عکس نوشته
کامنت
comment