- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از رفتن تو باغ پریشان نشسته است گل در کمین چاک گریبان نشسته است
2 دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست یوسف ازین گناه به زندان نشسته است
3 در روزگار کشتی عاشق شکست ما دریا به خواب رفته و طوفان نشسته است
4 شوریده ای کجاست قدم در میان نهد؟ شد مدتی که شور بیابان نشسته است
5 در راه خاکساری ما چوب منع نیست این گرد بر بساط سلیمان نشسته است
6 شد مدتی که داغ سیه روزگار ما در انتظار صبح نمکدان نشسته است
7 از حال دل مپرس که با اهل عقل چیست دیوانه ای میانه طفلان نشسته است
8 تا آمده است سینه صائب به جوش فکر از جوش، بحر قلزم و عمان نشسته است