- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بدعت برگرد سرگشتن گر از پروانه ماند دور گردیها زمعشوق از من دیوانه ماند
2 من که صد میخانه می کردم تهی در یک نفس زان لب میگون دهانم باز چون پیمانه ماند!
3 گریه ام در دل گره شد، ناله ام بر لب شکست وای بر قفلی که مفتاحش درون خانه ماند
4 از گرفتاری به آسانی بریدن مشکل است بلبل ما در قفس نه بهر آب و دانه ماند
5 عمر رفت و راز عشق از دل نیامد بر زبان در حجاب لفظ کوته معنی بیگانه ماند
6 بعد ایامی که آمد دامن زلفش به دست پنجه من خشک از حیرت چو دست شانه ماند
7 مرگ عاشق عمر جاویدان بود معشوق را مد شمع از دفتر بال و پر پروانه ماند
8 از شراب جان ما صائب رگ خامی نرفت گرچه چندین اربعین این باده در میخانه ماند