-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همت بلند نام شد از طبع سرکشم گوگرد احمر خس و خارست آتشم
2 با آن که سنگ را به نظر لعل می کنم از خاک تیره است چو خورشید مفرشم
3 در قبضه تصرف گردون کج نهاد از راست خانگی چو کمان در کشاکشم
4 اندیشه از سیاهی لشکر چرا کنم؟ چون آفتاب مشرق تیرست ترکشم
5 از سوختن چگونه گریزم، که چون سپند برآسمان اگر شده ام رزق آتشم
6 دارم چو موج تنگ در آغوش بحر را وز جوش اشتیاق همان در کشاکشم
7 صائب چرا به رشته مریم برم پناه؟ شیرازه گیر نیست حواس مشوشم