-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست که زندگانی ده روزه زندگانی نیست
2 همان ز نامه و پیغام شاد می گردند اگر چه دوستی اهل دل زبانی نیست
3 به چشم هر که سیه شد جهان ز رنج خمار شراب تلخ کم از آب زندگانی نیست
4 ز شرم موی سفیدست هوشیاری من وگرنه نشأه مستی کم از جوانی نیست
5 جدا بود شکر و شیر همچو روغن و آب درین زمانه که آثار مهربانی نیست
6 ز صبح صادق پیری چه فیض خواهم برد؟ مرا که بهره به جز غفلت از جوانی نیست
7 به پای تن دل عاشق نمی کند جولان نسیم مصر مقید به کاروانی نیست
8 برون میار سر از زیر بال خود صائب که تنگنای فلک جای پرفشانی نیست