- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل را به هم شکن که فروزان شود ز حسن کآیینه شکسته چراغان شود ز حسن
2 گر تن دهد به کاوش مژگان اسیر عشق هر رخنه ای ز دل لب خندان شود ز حسن
3 هر سینه ای که هست در او خارخار عشق بی منت بهار، گلستان شود ز حسن
4 شورابه سرشک اسیران تلخکام شیرین چو آب چشمه حیوان شود ز حسن
5 سنگ ملامتی که به خونین دلان رسد سیرابتر ز لعل بدخشان شود ز حسن
6 هر آه سرد کز دل عشاق سر کشد سرسبز همچو سرو خرامان شود ز حسن
7 بخت سیاه من چه عجب سبز اگر شود جایی که آه، سنبل و ریحان شود ز حسن
8 صائب بهشت نقد که جویای اوست خلق مخصوص دیده ای است که حیران شود ز حسن