1 سر به پیش انداختن از بردباری پیشه کن رخنه در بنیاد کوه بیستون زین تیشه کن
2 بگسل از طول امل سررشته پیوند دل میوه نخل حیات خویش را بی ریشه کن
3 چون بود معشوق شیرین، جان شیرین قحط نیست نقد جان چون کوهکن نقل دهان تیشه کن
4 با پری در شیشه کردن دیو را انصاف نیست عقل را واکن ز سر در کار عشق اندیشه کن
5 بوی این می خرمن عقل را بر باد داد آنچه کردی در قدح ساقی دگر در شیشه کن
6 بوته خاری است صائب چرخ از صحرای عشق گر نداری زهره شیران گذر زین بیشه کن
دیدگاهها **