صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

بی محابا در میان نازکش از صائب تبریزی غزل 1206

غزل 1206 ام از 9863 غزلیات

بی محابا در میان نازکش انداخت دست

1 بی محابا در میان نازکش انداخت دست ناخن شاهین ز رشک بهله ای در دل شکست

2 قبله گاه من، کلاه سرگرانی کج منه طاق ابروی تو می ترسم نهد رو در شکست

3 سرگرانیهاش با افتادگان امروز نیست نقش ما با زلف او از روز اول کج نشست

4 لشکر خط شهربند حسن را تسخیر کرد زلف او افتاده است اکنون به فکر کوچه بست

5 غنچه خواهد شد گل خمیازه ام از فیض می می کشد بر دوش من آخر سبوی باده دست

6 گوشه ابروی استغنا چه می سازی بلند؟ می توان از گردش چشمی خمارم را شکست

7 دست آلایش کشیدم صائب از کام جهان همت من بس بلند افتاده و این شاخ پست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست

شاعر شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست چه کسی است ؟

شاعر شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست صائب تبریزی می باشد.

شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست چیست ؟

قالب شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست غزل است

مضمون اصلی شعر بی محابا در میان نازکش انداخت دست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر