- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرفت خط تو دلهای بی قراران را غبار، جامه فتح است خاکساران را
2 ز خوان عالم بالاست رزق خاموشان سحاب آب دهد تیغ کوهساران را
3 لب تو پرده راز مرا تنک کرده است شراب دشمن جان است رازداران را
4 همین نه پشت من از بار دل، شکسته شده است شکست خامی این میوه شاخساران را
5 چه طرف بست می از صحبت نمک، زنهار مده به مجلس می راه، هوشیاران را
6 حضور دایمی از هجر دایمی بترست ز وصل گل چه تمتع بود هزاران را؟
7 ز ماجرای خط و زلف یار دانستم که رفته رفته خورد مور مغز ماران را
8 گران چو ابر شب جمعه است بر خاطر وجود محتسب شهر، میگساران را
9 ازان ز داغ نهان پرده بر نمی دارم که دست و دل نشود سرد، لاله کاران را
10 همای عالم توحید، دانه پرور نیست ز ما دعا برسانید سبحه داران را
11 گرفته نیست دل صائب از گرفت حسود محک بلند کند رتبه، خوش عیاران را