-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارد متاع یوسف در هر گذر صفاهان امروز خوش قماشی ختم است بر صفاهان
2 چون دلبران نوخط هر روز می فزاید بر دستگاه خوبی حسن دگر صفاهان
3 روشن شود نظرها از دیدن سوادش دارد چو سرمه حقی بر هر نظر صفاهان
4 همچون درخت طوبی از اعتدال موسم در چار فصل باشد صاحب ثمر صفاهان
5 چون چشم خوبرویان از گرد سرمه دارد تشریف خاکساری دایم به بر صفاهان
6 از گرد کلفت و غم شستند دست دلها روزی که بر میان بست از پل کمر صفاهان
7 در ظلمت سوادش آب حیات درج است در وقت شام دارد فیض سحر صفاهان
8 بر جلوه ظهورش تنگ است آسمان ها در هر صدف نگنجد همچون گهر صفاهان
9 پهلو زد به همت خاکش ز سربلندی زان سوی آسمانها دارد خبر صفاهان
10 از صحت هوایش صائب نمی توان یافت جز چشم خوبرویان بیمار در صفاهان