- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نبرده خط ز عذار تو آب و تاب هنوز بر آتش تو جگرها شود کباب هنوز
2 شد آفتاب تو در ابر خط نهان هر چند ز عارض تو شود دیده ها پر آب هنوز
3 ز خط شد آن لب میگون اگر چه پا به رکاب توان رساند ز نظاره اش شراب هنوز
4 کشید حسن ترا گرچه خط به پای حساب نمی کند نگهت ترک بیحساب هنوز
5 مه تو گر چه حصاری ز هاله خط شد حذر کند ز شبیخونش آفتاب هنوز
6 ز خط قلمرو حسن تو گشت زیر و زبر ز غفلت است دو چشم تومست خواب هنوز
7 ز نقش خط لب لعل تو گرچه شد بی آب ز عارض تو تراوش کند حجاب هنوز
8 نهشت رنگ حیا بر رخت ز تردستی چه نقشها که زند خط دگر برآب هنوز
9 اگر چه خط رقم رخصت تماشایی است کند ز دیده من صائب اجتناب هنوز