صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

غرور حسن به خط از دماغ از صائب تبریزی غزل 1842

غزل 1842 ام از 9863 غزلیات

غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

1 غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت ز ترکتاز خزان زین چمن بهار نرفت

2 اگر چه کرد قیامت نسیم نومیدی امید من ز سر راه انتظار نرفت

3 ز خون فاخته دیوار بوستان غلطید ز جای خویشتن آن سرو پایدار نرفت

4 ز ترکتاز خزان باخت رنگ هستی را گلی که در قدم باد نوبهار نرفت

5 خوش است وصل که بی پرده جلوه گر گردد به بوی پیرهن از چشم ما غبار نرفت

6 ز خاکمال اجل داد جان به صد خواری به زیر تیغ تو هر کس به اختیار نرفت

7 فریب جلوه ساحل مخور چه نوسفران که هیچ کشتی ازین بحر بر کنار نرفت

8 کدام شاخ گل آم پیاده در بستان؟ که آخر از دم سرد خزان سوار نرفت

9 رسیده ای به لب گور، کجروی بگذار نگشته راست، به سوراخ هیچ مار نرفت

10 اگر چه باد خزان رفت پاک گلشن را ز آشیانه ما بوی نوبهار نرفت

11 به یک دو هفته گل از شاخ اعتبار افتاد خوشا کسی که به دنبال اعتبار نرفت

12 به فکرهای پریشان گذشت ایامش کسی که همچو تو صائب به فکر یار نرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت

شاعر شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت صائب تبریزی می باشد.

شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت چیست ؟

قالب شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت غزل است

مضمون اصلی شعر غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.