تا کرد خانه از رخ او روشن از صائب تبریزی غزل 6628

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

تا کرد خانه از رخ او روشن آینه

1 تا کرد خانه از رخ او روشن آینه گیرد ز آفتاب به گل روزن آینه

2 جوهر مکن خیال، که از بیم غمزه اش پوشیده است زیر قبا جوشن آینه

3 در دیده نظارگیان جمال تو بی نور تر ز خانه بی روزن آینه

4 در روشنی به جبهه خوبان نمی رسد گیرد اگر چراغ ته دامن آینه

5 رفتم سیاه نامه ازین تیره خاکدان بردم جلا نداده ازین گلخن آینه

6 روشندلان به نیم نفس تیره می شوند یک شبنم فسرده و صد خرمن آینه

7 آورد چشم من به هوای خطش غبار افشاند آن عبیر به پیراهن آینه

8 تا این غزل ز خامه صائب نبست نقش روشن نشد که ذهن کند روشن آینه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر