1 جلوه های مختلف دارد شراب لاله رنگ آب، جوهر می شود درتیغ و در آیینه زنگ
2 خشم دل را غوطه درزنگ قساوت می دهد برنمی خیزد سیاهی از سر داغ پلنگ
3 راست ناید صحبت پیرو جوان بایکدگر پربرون آرد درآغوش کمان تیر خدنگ
4 اندکی دارد خبر از حال دل دربند زلف هر مسلمانی که افتاده است در قید فرنگ
5 داغ می رویاند از دل خالهای عنبرین میکشد درخون نگه را چهره های لاله رنگ
6 یک سر مو در اطاعت گرچه کوتاهی نکرد با دل من زلف او دارد همان صد حلقه جنگ
7 این هما از بیضه فولاد می آید برون دامن دولت به آسانی نمی آید به چنگ
8 نیست حرف سخت برخاطر گران آن را که زد شیشه ناموس را بر سنگ صائب بی درنگ
دیدگاهها **