- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدایا درپذیر این نعره مستانه ما را مکن نومید از حسن قبول افسانه ما را
2 در آن صحرا که چون برگ خزان انجمن فرو ریزد به آب روی رحمت سبز گردان دانه ما را
3 زمین مرده احیا کردن آیین کرم باشد چراغان کن به داغ خود دل دیوانه ما را
4 تو کز خون شیر و نوش از نیش و گل از خار می سازی به چشم خلق شیرین ساز تلخ افسانه ما را
5 اگر چه بحر رحمت بی نیازست از حباب ما به باد آستین مشکن دل پیمانه ما را
6 در آن شورش که نه گردون کف خاکستری گردد ز برق بی نیازی حفظ کن کاشانه ما را
7 ز بیم گفتگوی حشر فارغ دار دل صائب شفاعت می کند عشقش دل دیوانه ما را