-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گیرم نقاب دور ز سیمای او کنند کو چشمی آنچنان که تماشای او کنند
2 در اولین نگاه به معراج می رسند عشاق اگر نظاره بالای او کنند
3 مژگان به هم نمی زند از آفتاب حشر چشمی که باز بر رخ زیبای او کنند
4 هر ساعتش به عمر درازی برابرست عمری که صرف زلف دلارای او کنند
5 افتد کلاه عقل ز سر کاینات را هر گه نظر به قامت رعنای اوکنند
6 لغزید پای عالمی از لطف ساعدش ای وای اگر نظر به سراپای او کنند
7 حوران برآورند سر از روزن بهشت بی پرده تا ز دور تماشای او کنند
8 در آتش است نعل دل داغ دیدگان تا همچو لاله جای به صحرای اوکنند
9 پرگاروار هر دو جهان با دل دو نیم جولان به گرد نقطه سودای او کنند
10 صائب عطیه ای است که کمتر ز وصل نیست ما را اگر رها به تمنای او کنند