گیرم نقاب دور ز سیمای از صائب تبریزی غزل 4223

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

گیرم نقاب دور ز سیمای او کنند

1 گیرم نقاب دور ز سیمای او کنند کو چشمی آنچنان که تماشای او کنند

2 در اولین نگاه به معراج می رسند عشاق اگر نظاره بالای او کنند

3 مژگان به هم نمی زند از آفتاب حشر چشمی که باز بر رخ زیبای او کنند

4 هر ساعتش به عمر درازی برابرست عمری که صرف زلف دلارای او کنند

5 افتد کلاه عقل ز سر کاینات را هر گه نظر به قامت رعنای اوکنند

6 لغزید پای عالمی از لطف ساعدش ای وای اگر نظر به سراپای او کنند

7 حوران برآورند سر از روزن بهشت بی پرده تا ز دور تماشای او کنند

8 در آتش است نعل دل داغ دیدگان تا همچو لاله جای به صحرای اوکنند

9 پرگاروار هر دو جهان با دل دو نیم جولان به گرد نقطه سودای او کنند

10 صائب عطیه ای است که کمتر ز وصل نیست ما را اگر رها به تمنای او کنند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر