گر در میان هوا چو حبابت از صائب تبریزی غزل 2103

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

گر در میان هوا چو حبابت نمی گرفت

1 گر در میان هوا چو حبابت نمی گرفت دریا به هیچ و پوچ حسابت نمی گرفت

2 می داشتی گر از دل بیدار بهره ای شب دیده ستاره به خوابت نمی گرفت

3 گر پیچ و تاب عشق نمی گشت مهربان شیرازه در بغل چو کتابت نمی گرفت

4 در هم نمی فشرد اگر درددل ترا مغز جهان شمیم گلابت نمی گرفت

5 مجنون صفت ز عقل اگر ساده می شدی اندیشه خطا و صوابت نمی گرفت

6 یک چند، جوش در دل خم گر نمی زدی کام از لب پیاله شرابت نمی گرفت

7 می داشت گوهر تو اگر مغز آگهی دنیا به دام موج سرابت نمی گرفت

8 باریک اگر می شدی از بوته گداز چون ماه عید، چرخ رکابت نمی گرفت

9 می کرد خامسوز ترا آتش شباب پیری اگر خبر ز کبابت نمی گرفت

10 صائب چراغ خانه و شمع مزار بود دل، گرد اگر ز عالم آبت نمی گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment