صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

گداخت دیدن آن روی بی نقاب از صائب تبریزی غزل 607

غزل 607 ام از 9863 غزلیات

گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا

1 گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا چو نخل موم، نمی سازد آفتاب مرا

2 جنون به بادیه پرورده چون سراب مرا سواد شهر بود آیه عذاب مرا

3 چو ماه نو به تواضع ز خاک می گذرم اگر سپهر دهد بوسه بر رکاب مرا

4 ز پنبه سر مینا به حلقم آب چکان نمی رود به گلو آب، بی شراب مرا

5 ز سینه ام دل پرداغ را برون آرید که سیر کرد ز جان دود این کباب مرا

6 کسی به موی نیاویخته است خرمن گل غم میان تو دارد به پیچ و تاب مرا

7 به یک دو قطره که خواهد گهر شدن روزی رهین منت خود گو مکن سحاب مرا

8 عبث چه عمر به افسانه می کنی ضایع؟ چو چشم رخنه دیوار نیست خواب مرا

9 فغان که با همه کاوش که کرد ناخن سعی نشد گشادی ازان غنچه نقاب مرا

10 چه ذره ام که به خورشید همعنان گردم؟ بس است گوشه چشمی ازان رکاب مرا

11 درین بهار که گل کرد رازها صائب نشد گشادی ازان غنچه نقاب مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا

شاعر شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا صائب تبریزی می باشد.

شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا چیست ؟

قالب شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا غزل است

مضمون اصلی شعر گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر