ز ضعف اگر نفس بال بسته از صائب تبریزی غزل 5722

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز ضعف اگر نفس بال بسته ای دارم

1 ز ضعف اگر نفس بال بسته ای دارم ز رنگ چهره زبان شکسته ای دارم

2 امیدوار نباشم چرا به آزادی دل رمیده و دام گسسته ای دارم

3 اگر چه ظاهر من خشک تر ز آبله است به زیر پوست بهار خجسته ای دارم

4 ز من گشاده شود کار می پرستان را اگر چه همچو (سبو) دست بسته ای دارم

5 ز فکر لاله عذاران برون نمی آیم همیشه زین گل بی خار دسته ای دارم

6 بجان رسیده ام از دست بیقراری دل سپند آتش رخسار جسته ای دارم

7 زخنده ام جگر روزگار پر خون است چو پسته گرچه دل زنگ بسته ای دارم

8 ز تندباد حوادث به جان نمی لرزم که در بساط چراغ نشسته ای دارم

9 نیم ز صورت حال جهانیان غافل اگر چه آینه زنگ بسته ای دارم

10 چو شمع دیدن من چشم می کند روشن ز گریه دل شب روی شسته ای دارم

11 به تیغ حادثه از جای در نمی آیم ز درد و داغ دل پینه بسته ای دارم

12 چو گل ز خنده نیاید لبم بهم صائب اگر چه ساغر در خون نشسته ای دارم

عکس نوشته
کامنت
comment