- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز ضعف اگر نفس بال بسته ای دارم ز رنگ چهره زبان شکسته ای دارم
2 امیدوار نباشم چرا به آزادی دل رمیده و دام گسسته ای دارم
3 اگر چه ظاهر من خشک تر ز آبله است به زیر پوست بهار خجسته ای دارم
4 ز من گشاده شود کار می پرستان را اگر چه همچو (سبو) دست بسته ای دارم
5 ز فکر لاله عذاران برون نمی آیم همیشه زین گل بی خار دسته ای دارم
6 بجان رسیده ام از دست بیقراری دل سپند آتش رخسار جسته ای دارم
7 زخنده ام جگر روزگار پر خون است چو پسته گرچه دل زنگ بسته ای دارم
8 ز تندباد حوادث به جان نمی لرزم که در بساط چراغ نشسته ای دارم
9 نیم ز صورت حال جهانیان غافل اگر چه آینه زنگ بسته ای دارم
10 چو شمع دیدن من چشم می کند روشن ز گریه دل شب روی شسته ای دارم
11 به تیغ حادثه از جای در نمی آیم ز درد و داغ دل پینه بسته ای دارم
12 چو گل ز خنده نیاید لبم بهم صائب اگر چه ساغر در خون نشسته ای دارم