-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز میپرستی خود لاله برنمیگردد شب سیاه درونان سحر نمیگردد
2 دمید خط و دل سخت یار نرم نشد ز دود، دیده، آیینه تر نمیگردد
3 دلیل راحت ملک عدم همین کافی است که هرکه رفت به آن راه برنمیگردد
4 مدار چشم اقامت ز دولت دنیا که آفتاب ملول از سفر نمیگردد
5 درین محیط که از صدق میگشاید لب؟ که چون دهان صدف پرگهر نمیگردد
6 ز شست صاف تو صیدی که میگشاید لب؟ کباب تا نشود باخبر نمیگردد
7 مکن ز چتر مرصع به بیکلاهان فخر که پیش تیر حوادث سپر نمیگردد
8 درین ریاض به جز آب تیشه، نخل امید ز هیچ آب دگر بارور نمیگردد
9 ز آفتاب دل ذره سرد شد صائب دل من است که از یار برنمیگردد