ز عاشق حرف درد و داغ پرس، از صائب تبریزی غزل 6768

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز عاشق حرف درد و داغ پرس، از دل چه می‌پرسی

1 ز عاشق حرف درد و داغ پرس، از دل چه می‌پرسی حدیث راه بسیار است از منزل چه می‌پرسی؟

2 خدا داند دل آواره ما را چه پیش آمد سرانجام نسیم از سر و پا در گل چه می‌پرسی؟

3 محیط قطره نتواند شدن چشم حباب من ز من احوال این دریای بی‌ساحل چه می‌پرسی؟

4 حساب موج دریا را بیابانی چه می‌داند؟ صفات عشق را از مردم عاقل چه می‌پرسی؟

5 سپند از گرمی خاکستر پروانه می‌سوزد ز روی آتشین شمع این محفل چه می‌پرسی؟

6 مبادا رحم کم فرصت مجال گفتگو یابد گناه خویش ای بی‌درد از قاتل چه می‌پرسی؟

7 تو کز خود یک قدم هرگز برون ننهاده‌ای صائب سراغ کعبه مقصد ز اهل دل چه می‌پرسی؟

عکس نوشته
کامنت
comment