- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز سر کلاه نمد را چگونه بردارم که زیر تیغ حوادث همین سپر دارم
2 چو تخم سوخته از خاک بر نمی آید سری که من ز خیال تو زیر پر دارم
3 مرا ز برگ سفر شوق کعبه غافل کرد مگر چو آبله در راه آب بر دارم
4 دهم ز شوق جمال تو شستشوی نگاه به آفتاب اگر بی رخست نظر دارم
5 ز طوق فاخته دیوانه ای زنجیری رعونتی که ز آزادگی به سر دارم
6 توان ز دشمن دانا کناره کرد به عقل ز تیر کج حذر از راست بیشتر دارم
7 کجا به سایه بال هما کنم اقبال سعادتی که من از عشق در نظر دارم
8 ز دستگیری پیر مغان نیم نومید اگر چه همچو سبو دست زیر سر دارم
9 دل از غبار یتیمی نمی توان برداشت وگرنه بحر گره در دل گهر دارم
10 ز شوق تیغ تو از گل کنم اگر بستر زبیقراری خون خار در جگر دارم
11 به کار عالم فانی نمی رود دستم ز عجز نیست اگر دست بر کمر دارم
12 چو نی به ناخن من همچو نیشکر کردند ازین چه سود که در آستین شکر دارم
13 کدوی پوچ ز صهبا گرانبها گردد علاقه بیشتر از سر به درد سر دارم
14 گزیده است مرا پاس آشنایی خلق وگرنه آبله ها در دل از سفر دارم
15 من و جدایی و آنگاه زندگی صائب لبی به خون خود از تیغ تشنه تر دارم