ز داغ عشق مرا چون شودجگر از صائب تبریزی غزل 4703

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز داغ عشق مرا چون شودجگر دلگیر؟

1 ز داغ عشق مرا چون شودجگر دلگیر؟ که هیچ سوخته ای نیست از شرر دلگیر

2 ز درد و داغ دل عاشقان به تنگ آید فقیر اگر شود از جمع سیم و زر دلگیر

3 حضور تنگدلان در گرفتگی باشد شود ز باد سحر غنچه بیشتر دلگیر

4 به اهل دید بهشتی است ترک هستی پوچ حجاب را نکند موجه خطر دلگیر

5 به قدر تنگی جا جمع می شود خاطر ز تنگنای صدف کی شود گهر دلگیر؟

6 به پای نرم روان منزل است راه دراز چگونه ریگ روان گردد از سفر دلگیر؟

7 شودزدست حمایت چراغ روشنتر مباش از خط شبرنگ ای پسر دلگیر

8 چگونه خط ز لب یار چشم بردارد؟ که مور حرص نمی گردد از شکر دلگیر

9 ز قحط سوختگان، دیده ور چرا گردد ز عمر مختصر خویش چون شرر دلگیر؟

10 سخن تراش ز زخم زبان نیندیشد ز ذکر اره نگردد درودگر دلگیر

11 کشیده دار زبان از سیه دلان صائب که خون مرده نگردد ز نیشتر دلگیر

عکس نوشته
کامنت
comment