1 ز چشم ظالم او چون نیندیشند معصومان؟ که دارد غمزه ای گیرنده تر از خون مظلومان
2 نیفتد هیچ کافر بر زبان ناصحان یارب! مرا کردند عاقل رفته رفته این نفس شومان
3 اگر در دامن محشر گنه این آبرو دارد بسا خجلت که خواهد شد گریبانگیر معصومان
4 صفا می بارد از آب گهر آیینه دولت مهل آید برون از پرده آب چشم مظلومان
5 به شکر این که محروم از وصال او نه ای صائب بگو در وقت فرصت شمه ای از حال محرومان
دیدگاهها **