صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

غنچه سان پر گل اگر خواهی از صائب تبریزی غزل 87

غزل 87 ام از 9863 غزلیات

غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را

1 غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را پره قفل خموشی کن زبان خویش را

2 کاروانگاه حوادث جای خواب امن نیست در ره سیل خطر مگشا میان خویش را

3 چون شرر بشمر به دامان عدم، آسوده شو در گره تا چند داری نقد جان خویش را

4 برنمی آیی به زخم آسیای آسمان نرم کن زنهار چون مغز استخوان خویش را

5 مرگ را بر خود گوارا کن در ایام حیات در بهاران بگذران فصل خزان خویش را

6 هر سر موی تو از غفلت به راهی می رود جمع کن پیش از گذشتن کاروان خویش را

7 وحشی فرصت چو تیر از شست بیرون جسته است تا تو زه می سازی ای غافل کمان خویش را

8 چاه صحرای طلب از نقش پا افزون تر است زینهار از کف مده صائب عنان خویش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را

شاعر شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را چه کسی است ؟

شاعر شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را صائب تبریزی می باشد.

شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را چیست ؟

قالب شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را غزل است

مضمون اصلی شعر غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر