از آب زندگی به شراب التفات از صائب تبریزی غزل 6373

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از آب زندگی به شراب التفات کن

1 از آب زندگی به شراب التفات کن از طول عمر صلح به عرض حیات کن

2 دست و دل گشاده عنانگیر دولت است ز احسان بنای دولت خود با ثبات کن

3 غافل ز تلخکامی بی حاصلان مشو شیرین دهان بید به آب نبات کن

4 از زخم سنگ نیست در بسته را گزیر روی گشاده را سپر حادثات کن

5 از وضع ناگوار جهان، دیده را بپوش این خار را گل از عدم التفات کن

6 از عمر جاودان، اثر خیر خوشترست با آبگینه صلح ز آب حیات کن

7 بیهوده نقد عمر مکن صرف کیمیا پاینده مال فانی خود از زکات کن

8 بال و پر نهال امیدست نوبهار در وقت، زینهار ادای صلات کن

9 در کنه ذات حق نرسد فکر دور گرد نزدیک راه خود به خیال صفات کن

10 شرط وصول حق ز خلایق گسستن است قطع امید از همه کاینات کن

11 تا تخته بند جسم تو از هم نریخته است فکر سفینه ای ز برای نجات کن

12 تا مهره ات ز ششدر حیرت شود خلاص صائب به بی جهت رخ خود از جهات کن

عکس نوشته
کامنت
comment