-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از رگ ابر، هوا سینه شهباز شده است باده پیش آر که قانون طرب ساز شده است
2 نیست خاری کهن باشد مژه گلگونش مگر از جوش بهاران رگ گل باز شده است!
3 من چه مرغم، که تذروان بهشتی رو را خال آن لب، گره رشته پرواز شده است
4 بهله تا دست به آن موی میان افکنده است مژه بر دیده من چنگل شهباز شده است
5 دل چرا از خط مشکین تو در هم باشد؟ که ز هر حلقه، در باغ نوی باز شده است
6 روی گرم تو مرا بر سر حرف آورده است طوطی از پرتو آیینه سخنساز شده است
7 صائب از فیض دعای شب و اوراد سحر در توفیق به روی دل من باز شده است