- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ازان دو سلسله عنبرین گره بگشا ز کار شهپر روح الامین گره بگشا
2 میان اگر نکنی باز، اختیار از توست به حق خنده گل کز جبین گره بگشا!
3 گرهگشای کریمان، کف سؤال بود ز کار خرمنم ای خوشه چین گره بگشا
4 گره به هستی موهوم چون حباب مزن بگیر ناخنی از موج و این گره بگشا
5 کلید قفل تو در اندرون خانه توست به زور همت خود از جبین گره بگشا
6 چو شمع بر سر این نیم جان چه می لرزی؟ ز رشته نفس واپسین گره بگشا
7 صریر خامه صائب دلی گرفته نهشت اگر تو عقده گشایی، چنین گره بگشا