-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دل مپرس، خانه به سیلاب داده ای تعلیم بی قراری سیماب داده ای
2 در زیر تیغ، بستر راحت فکنده ای در چشم فتنه داد شکرخواب داده ای
3 عقد خرد به دختر رز برفشانده ای نقد حیات را به می ناب داده ای
4 بر دستبرد تیغ قضا دل نهاده ای پهلوی چرب خویش به قصاب داده ای
5 چون خار و خس ز کجروشی های روزگار خود را به دست سیلی سیلاب داده ای
6 در ابروی تو دید و قضای گذشته کرد ایمان به چین ابروی محراب داده ای
7 می گفت صفحه رخ او خوش قلم ترست جولان بوسه بر رخ مهتاب داده ای
8 صائب ز خارخار محبت چه آگه است؟ پهلو به روی بستر سنجاب داده ای